تندیس
تندیس با نام های دیگری چون لوح تقدیر ، لوح یادبود ، تقدیرنامه و لوح سپاس نیز شناخته می شود.به طور معمول در همایش ها ،جشنواره ها ،فستیوال ها و مسابقات ، برای قدردانی و تجلیل از: هنرمندان رشته های ورزشی،هنری،علمی ،فرهنگی ،بازنشستگان،دانش آموزان ،دانشجویان و …به رسم یاد بود ، به افراد اهدا می شود.
در بسیاری از موارد می توان با یک متن زیبا در یک تقدیر نامه منظور خود از آن هدیه را بیان کنیم و چه بهتر که آن تقدیرنامه خود درقالب هدیه ای گرانبها باشد تا همواره پیش روی آن شخص روی ویترین خانه یا محل کار قرار بگیرد و هر زمان با دیدن و خواندن آن به یاد ما بیافتد و به عنوان یک یادگاری ماندگار تلقی شود.
لوح تقدیر: در طراحی و تولید لوح تقدیر متناسب با نیاز مشتری میتوان از مواد مختلفی استفاده کرد. اما استفاده از موادی مانند : چرم ، چوب و شیشه ، میتواند موجب مقاومت و ماندگاری لوح سپاس شود و جلوه های زیبایی به لوح یادبود شما بدهد و متناسب با جنس و مواد بکار رفته درلوح تقدیر، قیمت آن نیز متغیر است.امروزه با پیشرفت فناوری چاپ ، طراحی لوح یادبود با استفاده از نرم افزار های کامپیوتری انجام میشود که باعث ظهور طراحی های خلاقانه و منحصر به فردی شده است.
تندیس : در سالهای اخیر و با پیشرفت تکنولوژی استفاده از تندیس زیاد شده است . امروزه تولید تندیس تنوع بالایی دارد اما تندیس پلکسی و تندیس MDF با ترکیب مولتی استایل ، ظاهری شیک به تندیس میدهد و عملیات چاپ مستقیما بر روی تندیس صورت میگیرد و امکان چاپ عکس و تصاویر با کیفیت نیز بر روی آن وجود دارد.
تنها تفاوت تندیس با لوح تقدیر، اولویت نمایش متن در لوح تقدیر است. در حالیکه تندیس شکیلتر و رسمیتر به نظر می رسد و طرفداران بیشتری هم دارد. غالبا تندیس همانند یک شکل هندسی است که در ابعاد و اشکال مختلف و متنوعی تولید می شود.
و حالا میخواهیم به تاریخچه و ریشه تندیس و مجسمه سازی بازکردیم:
دوره های تاریخی :
ماقبل تاریخ:
پیکر کوچک Löwenmensch از سوابی رشته کوه های آلپ در آلمان از قدیمی ترین تندیس شناخته شده در جهان است، و مربوط به تاریخ به 30،000 _40،000 سال پیش است. مجسمه های غزال از حدود 7200 سال قبل از میلاد و 6500 سال قبل از میلاد مسیح ، ساخته شده از گچ آهک و نی است و ، برخی با دو سر در کنار هم ، و 15 نیم تنه.
باستان :
مجسمه های مصری که پادشاهان را به عنوان ابوالهول ها نشان می دهند ، از زمان پادشاهی قدیم وجود داشته است ، قدیمی ترین آن برای دجدره (حدود 2500 سال قبل از میلاد) است. قدیمی ترین مجسمه فرعون موقت از زمان سلطنت سنووسرت اول ( درگذشته 1950 پیش از میلاد) و موزه مصر ، قاهره است. پادشاهی میانه مصر (با شروع در حدود 2000 پیش از میلاد) شاهد رشدمجسمه های بلوک است. نقطه کانونی ویلا یا فضای اصلی یک معبد رومی یا یونانی مجسمه ایزد خدایی بود که به آن اختصاص یافت. در معابد اصلی اینها می توانند چندین برابر اندازه طبیعی باشند. سایر مجسمه های خدایان ممکن است در امتداد دیوارهای جانبی دارای موقعیت های فرعی باشند. قدیمی ترین مجسمه خدایی در رم ، مجسمه برنز Ceres در سال 485 قبل از میلاد بود. قدیمی ترین مجسمه در رم اکنون مجسمه دیانا در Aventine است . برای یک سیاستمدار یا بازرگان موفق یونانی یا رومی ، داشتن یک مجسمه عمومی ، ترجیحاً در تالار محلی یا زمین های یک معبد ، تأیید مهمی از وضعیت بود و این مکان ها ها با مجسمه هایی در تخته سنگها پر شدند.
قرون وسطی :
در حالی که مجسمه سازی به طور کلی در هنر قرون وسطای اروپا شکوفا می شد ، مجسمه منفرد یکی از معمول ترین انواع نیست ، به جز چهره های مریم باکره ، معمولاً با کودک ، و جنازه یا بدن مسیح بر صلیب . هر دوی اینها در همه ابعاد تا اندازه طبیعی ظاهر می شدند .مجسمه های ایستاده ، تمام قد از مقدسین و حاکمان نادر بودند ، اما مجسمه های در حال دراز کشیدن ، از قرن چهاردهم میلادی برای ثروتمندان بسیار متداول بود که در قرون قبل از آرامگاه های سلطنتی کاهش یافت. در حالی که هنر بیزانس به اشکال مختلف شکوفا می شد ، مجسمه سازی شاهد یک نزول عمومی بود. اگرچه مجسمه امپراطورها همچنان ظاهر می شدند. نمونه ای از تندیس ژوستینین (قرن 6) که در میدان وسط از هاگیا سوفیا تا سقوط قسطنطنیه در قرن 15 قرار داشت. بخشی از کاهش مجسمه سازی در دوره بیزانس را می توان به بی اعتمادی به کلیسا در قالب هنر نسبت داد ، با توجه به اینکه این مجسمه را به طور کلی به عنوان روشی برای ساختن و پرستش بت ها می دید .اگرچه ساخت مجسمه مشمول ممنوعیت عمومی نبود ، اما در این دوره به سختی مورد تشویق قرار گرفت. جاستینین یکی از آخرین امپراطورانی بود که مجسمه ای با ابعاد کامل ساخت ، و مجسمه های سکولار به هر اندازه بعد از شمشیربازی به طور واقعی وجود نداشت . و مهارت هنری برای ساخت تندیس ها در این روند از دست رفت.
رنسانس :
هنر رنسانس ایتالیا مجسمه ایستاده را به عنوان اصلی ترین شکل هنر رومی برای زنده ماندن معرفی کرد و احیای مجسمه هایی از چهره های مذهبی و سکولار نیز وجود داشت که بیشتر چهره های پیشرو در آن به کمک دوناتلو و میکل آنژ انجام میشد . این روندها در هنر باروک شدت گرفت ، هنگامی که هر حاکمی می خواست تندیس هایی از خود بسازد و کلیساهای کاتولیک پر بود از انبوهی از مجسمه های مقدسین ، اگرچه پس از اصلاحات پروتستان مجسمه های مذهبی تا حد زیادی از کلیساهای پروتستان ناپدید شدند ، با وجود برخی استثنائات در کلیساهای بزرگ آلمانی لوتر. . در عوض ، در انگلیس ، کلیساها پر از بناهای تاریخی پیچیده بودند ، که مدلهای نهایی آن زیاده روی های قاره ای از قبیل مقبره های پاپ در رم ، مأمورهای درژ ونیز یا خانواده سلطنتی فرانسه بود.در اواخر قرن 18 و 19 ، پیشرفت در تندیس های فضای باز عمومی از چهره های عمومی در تخته سنگها مشاهده شد. و در جنگ جهانی اول ، یادبود جنگ ، که قبلاً غیر معمول بود ، بسیار گسترده شد ، و اینها اغلبتندیس های سربازان ژنرال بودند.
عصر مدرن:
با شروع کار مایول در حدود سال 1900 ، چهره های انسانی مجسم شده در مجسمه ها شروع به دور شدن ازمکتب های رئالیسم کردند. در دهه 1920 و 1930 مجسمه هایی ظاهر شد که در طراحی و اجرا کاملاً انتزاعی بودند.